محل تبلیغات شما

خاطرات یک انترن :)



اومدم یه شهر دیگه ، خدای من چقدر تنهایی خوبه ، راس میگن وقتی یاد بگیری از تنهایی خودت لذت ببری با هیچ چی عوضش نمیکنی . نه حوصله زنگ زدن و حرف زدن با کسی و داری نه درددل کردن و گوشیو فقط واسه تماسهای کاری جواب میدی سالها قبل زمان دانشجویی مثلا ده یا هفت سال وقت دلم که خیلی خیلی میگرفت دوست داشتم با کسی درددل کنم میمردم از دلتنگی کلی کانتکتای گوشیمو بالا پایین میکردم هیچ کس و پیدا نمیکردم که زنگ بزنم و‌ باهاش حرف بزنم قضاوتم نکنه اصلا اونقدر براش مهم باشم که برام وقت بزاره حرفامو گوش کنه و شاید گریه هم کردم هر از چندگاهی هم که یکیو‌پیدا میکردم یا گوشیشو جواب نمیداد یا وسط میگفت یه لحظه بهت زنگ بزنم ، الان این حرف که یه لحظه بهت زنگ بزنم خیلی عادیه هممون مشغله داریم و شغل و تشکیل زندگی وای اون موقعها کاری نداشتیم فوقش درس میخوندیم و میرفتیم دور دور، وقتی میگفتی یه لحظه زنگ بزنم واقعا میتونستی بعدش زنگ بزنی ولی نمیزدن ، من ولی اینجوری نبودم همیشه سنگ صبور بودم همیشه برای همه وقت داشتم ولی به خودم که میرسید کسی نبود. مادری زخم خورده که دردای خودش واسه خودش بس بود ، خواهری که مهربونترینه ولی خیلی با من متفاوته و دوست پسر یا دختری که هیچ وقت نبود هیچ کسو پیدا نمیکردم که حرف بزنم و آخر سر میخوابیدم یا گریه میکردم نمیدونم یه کاری میکردم ولی الان بعد از تنها موندن های زیاد بعد از قطع امید از همه مخلوقات خاکی روی دنیا شاید تو یکسال اخیر یک بار این اتفاق برام افتاده باشه و تو پنج سال پنج بار هم نشه الان به سختی دلم میاد حتی به عزیزترینهام هم زنگ بزنم میدونی نه که دوسشون نداشته باشم نه ولس همه یه جورین که انگار فقط اونا درد دارن و سختی دارن فقط اونا مورد ستم واقع شدن ، و فقط باید حرفایی بزنی که خوششون بیاد و براشون نقش بازی کنی که بابا هیچی نیست درس میشه مهم نیست تو خوبی همش باید مواظب باشی که کسی چیزی بهش برنخوره و من خسته شدم از سنگ صبور بودن همیشه برای همه حاضر بودن و موقع سختی کسی رو پیدا نکردن ولی اینکه الان به هر کسی از دستم بر بیاد خوبی میکنم و فراموش میکنم بدون هیچ انتظاری و فقط و فقط به خاطر دل خودم و اینکه طعم تلخ پس زده شدن و جواب نگرفتن رو خودم بارها و بارها تو بدترین موقع کشیدم رو کس دیگه ای حس نکنه و‌ راحتم با این حسم راحتم به دانیال گفتم من اگه مریض شدم یا محتاج از خانواده من هیچ انتظاری نداشته باش بی سرو صدا خودم میرم دنبال کارام ولی اگه مردم هوای خواهرو مادرمو داشته باش مامانم آدم عجیبیه پدرم عجیبتر و مادرم باز هم عجیبتر .

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

السَّلامُ عَلَیْكِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ ... ساخت اپلیکیشن بسم الله الرحمن الرحیم *_*دخیا*_* Latest cheap jerseys and wholesale jerseys with lowest price footplontorscas cumetulear مرکز ارائه دهنده خدمات و راه حلهای کسب درآمد خرید گن لاغری انتشارات شمیم مهر و اندیشه